درباره فلسفه بلا و ابتلا می نوشتیم و این که مؤمنان در برابر بلا با رویکردهایی چون تنبه، تطهیر، تمحیص و تعالی روبرویند و در این فلسفه، مصائب و این اذیت های این جهانی، نه از سرِ سرکوفتن از اهل ایمان بلکه نشانه دوست داشتن است. اما کسی که دوستش ندارد اما حسنه دارد و اهل نماز است، خدا نخواهد تحویلش بگیرد صحه بدنه ” نمی گذارد مریض شود. واگر مریض شد، رزق اش را زیاد می کند. هونه علیه الموت” مرگ را آسان می کند تا بی حساب شود با خدا. مؤمن را می شوید تا پاک شود و غیر مؤمن را رها می کند تا به حال خود باشند. خوشی های دنیا اصلا معیار فضیلت نیست بلکه نشان وانهاده شدن است. برای اهل حق، برخی بلاها تمحیصی است. شاید گناهی در نامه اعمال ندارد اما غبارهایی دارد که خدا می خواهد همین غبارها هم نباشد. بلا می آید و تکانش می دهد تا غبارها فرو بریزد و خالص شود و به حال خوب برسد. تمحیص برای خالص سازی طلاست که در کوره می گیرند. مواظب باشید از کوره در نروی. در کوره ناخالصی را می گیرند. امام علی: لاتَفرَحْ بِالْغَناءِ وَ الرَّخاءِ و لاتَغتَمَّ بِالْفَقرِ وَ الْبَلاءِ فَإنَّ الذَّهَبَ یُجَرَّبُ بِالنّارِ وَ الْمُؤمِنُ یُجَرَّبُ بِالْبَلاءِ.”. باری، به ثروت و رفاه دلشاد مشو و از تهی دستی و گرفتاری، اندوه به دل راه مده، زیرا طلا با آتش گداخته و ناب می گردد و مؤمن با گرفتاری.” پیام خیلی روشن است؛ نداری آمد خود را نباز. مشکلات آمد خود را نباز و از کوره در نرو. اذا محضوا بالبلاء قلت دیانون”. ظرفیت می خواهد تا واقعیت ها را درک کند و مفهوم بلا را دریابد. مثل آیه روشنی آفرین است بلاها با این نگاه. ابتلا برای ترفیع، گاهی گناه و غفلت و ناخالصی مطرح نیست بلکه می خواهد درجه بدهد به انسان چنان که به انبیا و اولیا درجه می دهد. اولین پیامبری که وارد بهشت می شود همانی است که بیشترین آزارها را دید(حضرت محمد صلوات ا… و سلامه علیه) و آخرین شان سلیمان است که طعم پادشاهی چشیده است. درجه سید الشهدا(ع) نتیجه بلاها و ابتلاهاست. سلطانی آخرت حسین(ع) پر شکوه است. این جاست که این ابیات شعر پروین اعتصامی، معنایی پرشکوه می یابد:
هر بلائی کز تو آید، رحمتی است
هرکه را فقری دهی، آن دولتی است
زان به تاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
باری، از رهگذر ابتلا و گرفتاری به بلای جسمی می توان به مقامی چنان متعالی رسید که شاید با عبادت نرسید چه رسیدن به مقام از راه ریاضت می تواند به عجب بینجامد اما از این راه، عجبی ندارد بلکه با انکسار به آن می رسد. لذاست که باید قدر دانست ابتلا را و هوشمندانه به برکات آن راه گشود و از این مسیر در جاده بندگی، گام های بلند برداشت. با درک درست از این فرصت ویژه و تنظیم خود با آن می توان به مقام صابران رسید و میوه چین بشر الصابرین” شد.
ب / شماره 4039 / پنجشنبه 9 آبان 1398 / صفحه 3
http://birjandemrooz.com/?p=11730
بلکه ,کند ,کوره ,بلا ,ابتلا ,خدا ,و از ,می خواهد ,از این ,می کند ,های دنیا ,اصلا معیار فضیلت
درباره این سایت